موضوعات
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان اینجا همه چی درهمه! جک ،اس ام اس،عـکس،اخبار هنرمندان،متن و ترجمه آهنگ و ...
on strike: در حال اعتصاب. I was totally tongue – tied: زبانم به کلی بند آمد. The reason is not far to seek: فهمیدن دلیل آن آسان است. So much the worse: دیگه بدتر! To vent oneself: دل خود را خالی کردن. There is no room to swing a cat: جا برای سوزن انداختن نیست. Put spoke in some one's wheel: چوب لای چرخ کسی گذاشتن. No smoke without fire: تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها. let it as it may: هرچه باداباد! Cross one's arms: دست به سینه ایستادن. Cross one's legs: چهار زانو نشستن. نظرات شما عزیزان:
misi aleh vebloget va liket kardam ba esmi dost dashti
![]() ![]() ![]() ![]() یک شنبه 26 آذر 1391برچسب:آموزش زبان انگلیسی با ساده ترین روش, اصطلاحات عامیانه ی انگلیسی, , :: 23:47 :: نويسنده : گل آفتابگردان
![]() ![]() |